دیکشنری
داستان آبیدیک
hide bound
ha͡id ba͡ʊnd
فارسی
1
عمومی
::
متعصب، خشكیده، پوست بتن چسبیده، كوتاه فكر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIDALGO
HIDDEN
HIDDEN AGENDA
HIDDEN FACTOR
HIDDEN INFLATION
HIDDEN LAYER
HIDDEN MARKOV MODEL
HIDDEN MARKOV MODELS
HIDDEN MARKOV RANDOM FIELDS
HIDDEN QUALITY COSTS
HIDDENLY
HIDE
HIDE AND SEEK
HIDE AWAY
HIDE BEHIND
HIDE BOUND
HIDE FACE IN SHAME
HIDE FROM
HIDE HEAD IN THE SAND
HIDE IN
HIDE LIGHT UNDER A BUSHEL
HIDE NOR HAIR
HIDE ONE'S FACE
HIDE ONE'S HEAD IN THE SAND
HIDE ONE'S LIGHT UNDER A BUSHEL
HIDE OUT
HIDEAWAY
HIDEBOUND
HIDEOUS
HIDEOUSLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید